آیا ما با قحطی مدیر مواجه هستیم
آیا ما با قحطی مدیر مواجه هستیم؟!
تحقیق اخیر موسسه گالوپ حاکی از آن است که حدود ده درصد از مردم،
استعدادهای عالی و کافی برای مدیر شدن دارند.
همچنین حدود بیست درصد از مردم بعضی از شایستگیهای لازم برای مدیر شدن را دارند
و میتوان آنها را هم با کمی سرمایه گذاری آموزشی و زیر نظر مربیان خوب،
به مدیرانی موفق و موثر تبدیل کرد. این بررسی نشان داده است که فقط هجده درصد از مدیران
موجود در سازمانها از بین آن ده درصد انتخاب شده اند،
در حالی که این افراد به طور میانگین ۴۸ درصد سود بیشتر، در مقایسه با سایر مدیران،
برای سازمانشان به ارمغان آورده اند.
وقتی پژوهشگران گالوپ از مدیران فعلی سازمان ها سئوال کردند که به نظر خودشان
چرا برای تصدی مناصب مدیریتی انتخاب شده اند و نسبت به بقیه چه تمایز و اولویتی داشته اند،
در پاسخ با این دو گزینه روبرو شدند:
۱. ما نسبت به بقیه، سابقه کار و تجربه بیشتری در حرفه یا سازمان داشتیم!
۲. ما در مشاغل قبل از مدیر شدن (مشاغل غیر مدیریتی) موفق بودیم!
این دو پاسخ نشان میدهد که در انتخاب مدیران، ما به جای سنجش استعداد مدیریتی آنها،
موفقیت در مشاغل غیر مدیریتی و یا طول سابقه آنها را ملاک قرار میدهیم.
در سازمانها به طور متوسط به ازاء هر ۱۰ نفر کارمند، یک مدیر و سرپرست لازم است
و از بین هر ۱۰ نفر کارمند هم یک نفر هست که استعداد برتر در زمینه مدیریت باشد.
این دو اطلاع نشان میدهد که ما با کمبود مدیر مواجه نیستیم. مشکل اینجاست که
این افراد را نمیشناسیم و یا ملاحظات سیاسی و غیر منطقی اجازه نمیدهد آنها را منصوب کنیم.
اگر میخواهیم سازمانهای موفق تری داشته باشیم باید خود را به هنر شناسائی
استعدادهای مدیریتی مجهز کنیم و در انتصاب شایستهها جسارت لازم را به خرج دهیم.
از پیش داوریهای متعصبانه و چسباندن برچسبهای مختلف به افراد پرهیز کنیم
و به جای کوچک کردن دامنه کسانی که میتوانیم با آنها کار کنیم با نگاهی وسیع از بهترین و قوی ترین مدیران استفاده کنید.
دیدگاهتان را بنویسید