هدیه

کتاب صوتی هدیه اکنون: راهی برای لذت بردن از زندگی و کار نوشته‌ی اسپنسر جانسون، درباره نحوه‌ی مقابله با تغییرات کاری و شخصی است، تغییراتی که موجب می‌شود شما در زندگی و کار موفق و سعادتمند شوید.

کتاب صوتی هدیه اکنون: راهی برای لذت بردن از زندگی و کار (The Present: The Gift That Makes You Happy and Successful at Work and in Life)، کتابی جذاب با داستان‌هایی زیبا و پر از چالش است که تغییرات چشمگیر و مهم زندگی را برای شما به تصویر می‌کشد.

کتاب صوتی هدیه اکنون درباره‌ی مرد جوان و تازه‌کاری است که آرام آرام سفر پرفراز و نشیبش به سمت بزرگسالی آغاز شده و در پی هدیه‌ای پنهان و ناشناخته است که از سوی دوستی خردمند تعریفش را شنیده است. طبق گفته‌های آن شخص این هدیه‌ بهترین هدیه‌ای است که هر فردی آن را می‌تواند دریافت کند. او در جواب مرد جوان که می‌گوید دلیل این برجسته بودن هدیه چیست، می‌گوید: این هدیه تنها چیزی است که در تغییرات، تغییر نمی‌کند.

زمانی که پسرک کم‌کم مرد می‌شود، به کار و زندگی‌اش با چشمی واقع‌بینانه‌تر نگاه می‌اندازد. پس از مدتی پیش دوستش باز می‌گردد و از او درخواست می‌کند که در جستجوی هدیه به او کمک کند. او در پاسخ می‌گوید که فقط خودت می‌توانی آن را بیابی. او با توجه به نصیحت دوستش، تحقیقات زیادی را برای جستجوی این هدیه جادویی شروع می‌کند که در تغییرات تغییر نمی‌کند و راهکارهای شاد زیستن، خوشبختی و موفقیت را در درون خود دارد. این کتاب صوتی هدیه‌ی ارزشمندی است که هم برای خودتان و هم برای تمام اشخاصی که برایتان مهم هستند، سودمند است.

اسپنسر جانسون در کتاب صوتی هدیه اکنون، با ارائه این داستان به شما می‌گوید که چطور به شادی، آرامش خاطر، خوشبختی، خلاقیت و موفقیت دست یابید. او کشف این راز را هدیه‌ای می‌داند که هر انسانی می‌تواند به خودش بدهد. هدیه‌ای که باعث می‌شود از تک‌تک لحظات‌تان لذت ببرید.

با اسپنسر جانسون بیشتر آشنا شویم:

دکتر اسپنسر جانسون (Spencer Johnson) یکی از برجسته‌ترین نویسندگان حوزه‌ی مدیریتی و فروش در جهان است. میلیون‌ها نفر از طرفداران آثار او توانسته‌اند به سادگی با اعتماد به خود در حرفه، شغل و زندگی به موفقیت و سعادت دست پیدا کنند. از آثار محبوب و درخشان جانسون می‌توان به کتاب «مدیر یک دقیقه‌ای» که به همراه دکتر کنت بلانچارد نوشته شده است، اشاره کرد.

در قسمتی از کتاب صوتی هدیه اکنون: راهی برای لذت بردن از زندگی و کار می‌شنویم:

«یک روز اواخر بعد از ظهر، لیز مایکلز که زمانی همکار سابق بیل گرین بود، با او تماسی ضروری گرفت. لیز شنیده بود که بیل به تازگی به موفقیت‌های بسیاری دست یافته است. بنابراین بدون هیچ مقدمه چینی سر اصل مطلب رفت. او پرسید:
– می‌شه فوری ببینمت؟
بیل احساس کرد که در صدای لیز، نوعی خستگی و تنش وجود دارد و موافقت کرد و برنامه‌اش را تغییر داد تا آنان بتوانند روز بعد به هنگام ناهار یکدیگر را ملاقات کنند. وقتی لیز وارد رستوران شد، بیل متوجه شد که او بسیار خسته به نظر می‌رسد.
بعد از گفتگویی تازه و سفارش غذا، لیز به او گفت:
– من حالا به جای هریسون کار می‌کنم و شغل اونو دارم.
– تبریک می‌گم، تعجب نمی‌کنم که ترفیع گرفته‌ای.
– ممنونم، اما مشکلات داره هر روز بیشتر از روز قبل می‌شه. از زمانی که تو با ما بودی، خیلی چیزها تغییر کرده. تعداد کارمندان کمتر، اما کارمون بیشتر شده. به نظر نمی‌رسه که هیچ وقت زمان کافی برای انجام تمام کارها در سر کار یا توی خونه داشته باشیم. و من از زندگی انقدر که دوست دارم، لذت نمی‌برم…»